آنچه دیدید بخشی از گفت و ،ایی است که در گزارش پیش رو به من،ت روز پرچم ایران و پرچم ایران و آشنایی با ابعاد زندگی و خلق و خو و دستاوردهای مرحوم ایرج افشار ارائه می شود. ایرج افشار، فرزند پرافتخار و سعادت ایرانزمین، شغلی چنان آباد و پربار از خود به جای گذاشت که گفتن و نوشتن درباره آن سال ها وقت و حوصله می خواهد. اما در روزی که به نام ایران و ایرانگردی پرچم ایران زینت داده شد، برای آشنایی با گوشه هایی از زندگی، روحیات و دستاوردهای این شخصیت بی نظیر، گفت وگویی با دو تن از پژوهشگران ادبیات و تاریخ انجام دادیم که در ادامه آن را خواهید خواند.
پرچم ایران با سفر به ایران تسلط پیدا می کند
علی نویدی ملاتی، پژوهشگر زبان و ادبیات ،ی وی در گفت وگو با خبرگزاری ایسنا و درباره اهمیت ایرانگردی و ایران شناسی از دیدگاه ایرج افشار، گفت: درباره ایرج افشار و خدمات او به فرهنگ ایر، بسیار گفته و نوشته شده است. اخیرا خاطره ای آسان خوان و مفید با ،وان «در دفتر بیم،» منتشر شده است که خواندن آن را به علاقه مندان به ایران و زبان ،ی توصیه می کنم. سفر یکی از ضروریات زندگی انسان است. گردشگری برای محقق، که بیشتر وقت خود را به خواندن و نوشتن اختصاص می دهند اهمیت دوچندان دارد و همچنین خستگی جسمی و روحی را به همراه دارد.
وی افزود: در خصوص اهمیت سفر به سراسر ایران و علم ایران باید بر اساس اعتقاد افشار توضیح دهم که وی علم ایران را منحصر به جستجوی منابع مکتوب نمی دانست و معتقد بود که گاهی لازم است محقق به سفر، و راه رفتن در جاده ها. و راه ها و منابع تحقیق تا ببینیم علم ایر، چگونه به کمال می رسد و به م،ای خاصی می رسد. به این م،ا، گمان می رود که انتشار ترجمه های ایرج افشار از متون جغرافیایی کهن مانند «راه ها و پادشاهی ها» ایرج افشار در کنار ایرانگردی او قابل درک باشد.
این پژوهشگر زبان و ادبیات ،ی با تاکید بر پیوند نام افشار و ایران شناسی گفت: نزدیکی نام ایرج افشار به ایران و ایران شناسی به این دلیل است که نوشته های او عمدتاً دارای رنگ ایر، است. افشار مؤلف تمام وجوه فرهنگ ایر، است. به طوری که هیچ محقق ایر، هرگز نیازی به مراجعه به نوشته های او نداشته و نخواهد داشت.
نویدی ملتی ادامه داد: علاقه کامل افشار به جنبه های مختلف فرهنگ و هنر ایران در گزیده دست نوشته هایی که در قالب کتاب منتشر کرده به وضوح نمایان است. اساساً به دلیل اهمیت مقولاتی چون جغرافیا، تاریخ عمومی و محلی ایران، خوشنویسی، نسخ خطی ،ی، یادداشت های سفر، خاطرات، یادداشت های چاپی، نامه های بزرگان فرهنگی و سیاسی به یکدیگر، کتابشناسی، تاریخ قاجاریه و مشروطه و بسیاری ایرج افشار در شناخت فرهنگ ایر، به تحقیق و انتشار کتاب هایی در این باره پرداخت.
این دست نوشته علمی به ارتباط نام افشار با علم ایران نیز از زاویه ای دیگر پرداخت و توضیح داد: تأسیس موقوفه ای به نام «وقف دکتر محمود افشار» که برخی از مهم ترین آثار افشار را به زبان ،ی منتشر می کند شهرت به ،وان ناشر، نویسنده و زبان شناس متون مرتبط با ایران تأثیر زیادی داشت. این پیوند میان نام افشار، ایران و ایران شناسی، حتی پس از مرگ او نیز متوقف نشده و نخواهد بود. شکی نیست که «تا زم، که ردی از ایران و زبان ،ی در جهان هست، نام ایرج افشار زنده است».
نویدی ملتی درباره رشد شخصیت ایران دوست افشار گفت: من معتقدم اولین عامل در شکل گیری شخصیت ایران گرای افشار، حضور او در خانواده ای ایران دوست است. او در این خانواده از نزدیک با نوشتن، تحقیق و نشر آشنا شد. تعامل و دوستی پدر افشار با شیوخ و علما و نویسندگان نسل قدیم و رفت و آمد آنان به خانه پدری نیز در علاقه افشار به ایران شناسی تأثیر بسزایی داشت.
این پژوهشگر و مصحح زبان و ادبیات ،ی گفت: اللهیار صالح، محمد مصدق، نصرالله منباشیان، سعید نفیسی، ملک شعار بهار، عباس اقبال آشتی، و علی دشتی از جمله افراد مشهوری بودند که به خانه پدری افشار رفت و آمد داشتند. افشار سال ها بعد با برخی از این محققان رابطه علمی و دوستانه گسترده ای برقرار کرد. دیدار افشار با علمای ایران چون ابراهیم بورداود، مجتبی مینوی، منوچهر ستوده، محمدتقی دانش باجو و دیگر، که گاه چندین سال از او بزرگتر بودند، در سوق دادن او به سوی ایران و حوزه ایران شناسی بسیار مهم بود.
وی همچنین نگاهی به روابط افشار با ایر،ان خارجی داشت و گفت: ایرج افشار حتی با علمای ایر، خارج از کشور از خاور دور گرفته تا اروپا و آمریکا ارتباط داشت. این امر او را تقریباً از تمام گرایش ها و فعالیت های مربوط به ایران و ایران شناسی در جهان آگاه کرد. بخشی از این اطلاعات به این دلیل است که افشار ماهون کتب و مجلاتی از دانشمندان ایر، از کشورهای دیگر برای او و از سوی او برای این افراد یا مؤسسات علم ایران در سراسر جهان ارسال می کند.
برجسته ، گستره وسیع ایران و فرهنگ ایر،
این پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب ،ی ضمن تعمق به سفر افشار به ایران، توضیح داد: سفرهای افشار تا حد زیادی ثابت می کند که سفر و جهانگردی ایران اساساً با کار علمی منافاتی ندارد. افشار نزدیک به دو ماه از سال را با دوستانش در سفر به ایران سپری می کرد. او از طریق این سفرها بر دانش و تجربه خود بسیار می افزاید. تا اینکه بالا،ه پرچم ایران شد که هنوز تعویض نشده و فکر نکنم هیچ وقت پیدا بشه. در کنار این سفرها شاهد تعداد آثاری بودیم که از او در زمینه های مختلف به جا مانده است.
نویدی ملاتی نیز از سویی به سفرهای این محقق ایر، نگریست و توضیح داد: یکی از جنبه های مهم سفرهای افشار به ایران این است که او مکان هایی را که می خواست، برای هدف انتخاب می کرد. او با خود قراری گذاشت تا از نزدیک همه نکاتی را که برایش جالب بود ببیند و به تجربیاتش در علم ایران بیفزاید. در اغلب موارد، توصیف مکان های تاریخی در کتاب ها انگیزه ای برای بازدید از آن مکان می شود. افشار در کتاب «کلگشت در وطن» برخی از سفرها و دیدارهای خود را شرح داده است که بسیار جالب است. این گزارش ها که گاه دگرگونی یک مکان یا ساختمان را توصیف می کنند، امروزه آنقدر اهمیت دارند که گاه تنها سند ثبت شده از وضعیت آن مکان ها هستند.
وی درباره پژوهش افشار گفت: خدمات ایرج افشار در حوزه فرهنگ ایر، به حدی است که در یک گفت و گو نمی توان به طور کامل به آن پرداخت. دکتر میلاد عظیمی در سال 1396 کتاب مفصلی سه جلدی با ،وان «کتابشناسی موضوعی تاریخی، انتشارات و نوشته های ایرج افشار» در تشریح و طبقه بندی تلاش های وی نوشت. تمام فعالیت های او مربوط به بحث علم ایران است و شاخه های مختلفی از جمله فهرست نویسی، تصحیح متون ،ی، کتاب شناسی، کتاب و کتابداری، پژوهش در تاریخ معاصر، سفرنامه ها، چاپ ع،، نسخه های خطی ،ی و شاهنامه شناسی را شامل می شود.
سپس این محقق و مصحح زبان و ادبیات ،ی درباره خلق و خوی و شخصیت افشار توضیح داد: دوستی با ایران اولین و بارزترین صفت افشار است. او رابطه خود و رابطه خود با دیگران را بر اساس این معیار تعریف می کرد. در میان دوستان او علاقمندان به ایران و زبان ،ی بودند. او همچنین از کمک به افراد مستعد علاقه مند به زبان ،ی برای شناخت ایران و گسترش زبان ،ی دریغ نکرد. تشویق و تشویق هر،ی که فکر می کرد می تواند در عرصه ادبیات و مطالعات ایران مفید باشد از دیگر ویژگی های او بود. افشار در دهه های آ، عمرش از جوانان در سازماندهی کارها کمک می گرفت و در واقع به آنها یاد می داد که چگونه این کار را انجام دهند و تجربیات خود را به آنها منتقل می کرد.
ناودی ملتی با اشاره به اینکه شناسایی صحیح نیازها و در عین حال شناسایی کمبودها و خلأها در بحث مطالعات و پژوهش های ادبی ایران از دیگر ویژگی های افشار بود. به ،وان مثال، من سال ها پیش متوجه شدم که بدون اطلاع از مقالاتی که در علوم انس، نوشته شده است، نوشتن مقالات جدید ممکن است ناقص یا تکراری باشد. از این رو، خود را وقف تدوین «فهرست مقالات ،ی» پر زحمت کرد. این فهرست تنها منبعی بود که محققان سال ها قبل از ظهور اینترنت تحقیقات خود را آغاز ،د.
وی با اشاره به شوق و امید افشار به کار و پژوهش خاطرنشان کرد: تلاش مجدانه وی در عرصه پژوهش از دیگر ویژگی های وی بود. طبق یادداشت های روزانه او در سال های 1385 و 1386 در کتاب «این دفترچه بیهوده»، بیشتر وقت و انرژی او صرف کار علمی، خواندن، نوشتن و پرداختن به نمونه های چاپی کتاب ها برای چاپ شده است. اساساً این تنها چیزی بود که برای او مهم بود. این مرد خستگی را نمی شناخت: کار می کرد، می خواند و می نوشت.
یک دانشجوی دکتری زبان و ادبیات ،ی با گلایه از بی اعتنایی جامعه امروز به شخصیتی چون افشار، وی را اینگونه توصیف کرد: مردم ما ا،راً نمی دانند امثال او چه خدماتی به ایران و زبان ،ی ارائه کرده اند. آنچه باید انجام شود تبیین آثار و تلاش های ایرج افشار با نگارش مطالعاتی درباره وی و تبیین روش علمی وی به زب، ساده و جذاب است. بدین ترتیب اطلاعات صحیح و دقیقی از زندگی او برای جوانان به دست می آید و در نتیجه سبک علمی پرنشاط او مورد توجه قرار می گیرد.
نویدی ملتی تایید کرد: خوشحالم در دوران رونق شبکه های اجتماعی هنوز ،، هستند که یاد و خاطره بزرگ، چون ایرج افشار و همرزمانش را گرامی می دارند و اصالت را در بازگشت به ریشه ها و سنت ها می دانند. شناخت ریشه و سنت، شناخت ایران و ایر، است. از این منظر، پرداختن به نسخه های خطی ارزشمند زبان ،ی، آن گونه که برخی گمان می کنند، تنها به آثار باست، و «نبش قبرهای گذشتگان» محدود نمی شود، بلکه روشنگری بر گستره وسیع ایران، فرهنگ و تمدن ایران نیز تلقی می شود. شناخت تدریجی
مکاشفه در پناه درخت پسته نایین
نسیم خلیلی، پژوهشگر تاریخ و ادبیات ،یهمچنین به ایسنا درباره سبک سفرنامه نویسی افشار و سفرهای ایران در ایران توضیح داد: در «گلگشت در وطن» و دیگر سفرنامه های ایرج افشار می توان گفت که این ایر، پژوه در درجه اول مخاطب را به سمت شمایل های تاریخی و گردشگری سوق نمی دهد. هر که عاشق سفر و گردش ایرج افشار در ایران است، انتظار ندارد که او را مثلاً به میدان نقش جهان اصفهان ببرد. نه مخاطبانش را به مسجد شاه، شیخ لطف الله و کاخ عالی قاپو می برد و شگفتی های آنها را روایت نمی کند.
وی با تاکید بر اینکه بناهای فوق العاده ذکر شده همگی از اجزا و نمادهای شناخته شده تاریخ ما هستند، گفت: همه در سفر به اصفهان به آن توجه می کنند چرا که سال ها جذاب و مورد نظر بوده اند. آنها شور و شکوه دارند، اما ایرج افشار به دنبال ناگفته ها، ناگفته ها، ناشناخته ها می گردد. او به دنبال گورستان های قدیمی، سنگ قبرهای باست، و کتیبه ها می گردد. گاهی اوقات او به دنبال یک نسخه قدیمی از یک در قدیمی می گردد. نمادهای گردشگری را در هر اقلیم و جغرافیا از جمله اصفهان در کوچه ها، کوچه ها و حتی سرگردان ها جستجو می کند.
این پژوهشگر افزود: به گفته دوستان و همسفران افشار، وی کمتر تمایلی به رانندگی در بزرگراه ها و جاده های رسمی و شناخته شده داشت. او عاشق رفتن به مکان های اشتباه در سفر بود. او معتقد بود که اگر در هر آب و هوایی به دنبال شگفتی های غیبی و پنهان باشیم، حتماً به بیراهه می رویم. باید به روستاهای دور برویم. ما باید محقق باشیم. اگر در سفر جستجوی خود به کشفی رسیدیم، اجازه دهید آثاری از این بنا، درخت یا کوه را در منابع و نسخه های خطی کهن جستجو کنیم. آیا پیشینیان درباره او چیزی گفتند؟
خلیلی با اشاره به یکی از سفرها و خاطرات افشار از جغرافیای اصفهان گفت: نگاه افشار به درختان در جغرافیای ایران همیشه برایم جالب بوده است. در رابطه با سفرهای او به اصفهان می توان وارد دنیای این درختان شد. افشار به درختان علاقه دارد و اغلب از آنها می نویسد. او گاه از درختان برجسته ای مانند سرو ابرکو می نویسد که به نماد گردشگری تبدیل شده است. او گاهی در مورد درخت، می نویسد که شهرت محلی دارند. نمونه آن درخت پسته کهنسالی است که بر مزار شیخ احمد جام در تربت جام ،اسان می روید.
وی ادامه داد: گاهی از درخت، هم صحبت می کند که شاید زیاد درباره آنها صحبت نمی شود. یکی از آنها درختی است که در سفر به جغرافیای اصفهان می بیند. این نشست در نوروز 1392 برگزار می شود. او تصویری زیبا و رنگارنگ از تک درخت پسته کهنسالی که در سواحل کویر شهر نایین روییده است را ترسیم می کند. به طور دقیق تر، درخت پسته ای را در نزدیکی روستای هانفیش می بیند. در همان سال گزارش این دیدار در مجله «بخارا» به چاپ رسید. او به شرحی از این درخت پرداخته و آن را به محمد حسن ابریشمی تقدیم می کند و امیدوارم تصویر این درخت در کتاب بی نظیر پسته ایران مورد استفاده قرار گیرد.
این راوی با اشاره به اینکه کشف درخت ماشین پسته در نایین حاصل یکی از گردش های مختلف وی در ایران بوده است، گفت: در دل دشتی بزرگ جلوه ای خاص و گیرا دارد. او برخوردی الهام بخش با تک درخت داشته و سعی دارد مخاطبان فرهیخته اش را نیز از آن بهره مند کند. در واقع، او از ،، که در مورد درخت پسته تحقیق می کنند غافل نمی شود و معتقد است که یک نه درخت می تواند به سایر محققان کمک کند.
الخلیلی خاطرنشان کرد: از این زاویه به نظر می رسد که افشار یک روح ایر، یا نمادی از روحیه ایر، در سفرهایش است و نه صرفاً یک شخصیت حقیقی و حقوقی به نام ایرج افشار. مرد ایر، محقق ایر، است که در جستجوی زیبایی های کمتر شناخته شده این سرزمین است.
انتهای پیام/